فاطمه الزهرا شهادت بدون نغمه ولی بستند آخر دستها رانوید پور مردادی

گرفته رو به این در دستها را
نبرده جای دیگر دستها را


گدا فهمیده که جایی از اینجا
نمیگیرند بهتر دستها را


کرم میبیند آنجا که بگیرد
گدا بالاتر از سر دستها را


ولی اینجا گدای دست در جیب
برد در کیسه ی زر دستها را


علی بالاتر از اینهاست، اینجا
گرفته دست قنبر دستها را


خود مرهب هم این را خوب فهمید
خدا داده به حیدر دستها را


همینجا بود که بالا گرفتند
یهودی های خیبر دستها را


چگونه میزند با راست یا چپ؟!
نمیبینند لشکر دستها را


غدیر این را همه دیدند داده
علی دست پیمبر دستها را


اگرچه روز اول دست دادند
ولی بستند آخر دستها را


همینجا بود قنفذ کرد کاری
که داد از دست مادر دستها را


شب غسلش رسید اما نمی کرد
علی انگار باور، دست ها را


بر آن تن می کشید و دید کوچه
چه بی حد کرده لاغر دستها را


درون علقمه برداشت از خاک
به دست خود برادر دستها را


که او میخواست به زهرا رساند
برای روز محشر دست ها را

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]