در آستان تو حس کرده ام محبّـت را
و لمس کرده ام اینجا نسیم رحمـت را
خداست شاهد عرضم كه در حرم چه قَدَر
دعای نوكرتان ديده استجابت را
من آمدم به طواف چهارده معصوم
همیشه دیده ام این طور این زیارت را
به نام توست خدا پهن کرده بعد حسن
در آستان كرم، سفره ی کرامت را
نوشته اند پس از فاطمه پس از زینب
دخیل معجر سبزت حيا و عصمت را
خدا به خواسته ی مادرت نصيبت كرد
به محض آمدنت رتبه ی شفاعت را
نجيب زاده ی موسي بن جعفری و خدا
به خاك پای تو انداخته، نجابت را
ولیّ نعمت ايران پس از رضا هستي
كه داده اند به تو شأنی از ولايت را
علیّ عالیِ اعلي، كريمه ات خوانده ست
كسی نداشته غير از تو اين فضيلت را
"زيارت حرم تو زيارت طوس است"
خود رضاست كه فرموده اين روايت را
خودت بگو چه بگويد زبان الكن ما ؟
چهار امام بگويند اگر جلالَت را
هراس نيست غلام تو را ز روز حساب
كه ديده در حرمت بارها قيامت را
مقام خادمی ات آرزوی جبريل است
خدا نصيب كند كسب اين لياقت را
شقی نمي شود آن كس كه زائرت بشود
چرا كه روزی او می كنی سعادت را
اجازه هست به رسم توّسل هر شب
بيان كنم دوسه تا جمله از مصيبت را
به رغم قم كه گرفتند احترام از تو
به شام كرد تمام اهل آن جسارت را
تو داغ ديدی وهجران كشيدی امّا، شكر
نديد چشم تو يك لحظه هم اسارت را
كباب شد جگرم تا به ياد آوردم
مخدرّات حرم در زمان غارت را