علی الرضا شهادت بدون نغمه در حجره ی خود کربلایی را بنا کردعلیرضا خاکساری

در حجره ی خود کربلایی را بنا کرد 
با "إن جدی…" روضه هایش را به پا کرد 
 
آری به وقت احتضار آبی ننوشید 
با کام عطشان مادر خود را صدا کرد
 
روی زمین خشک و خالی دست و پا زد 
بر حضرت "خدّالتریب"ی اقتدا کرد
 
انگور آغشته به سَم باشد گواهم 
مأمون عباسی به مهمانش جفا کرد
 
یکبار دیگر هم دلم خون شد گمانم
زهری رسید و یک جگر را مبتلا کرد 
 
دستی به پهلویش که برد از شدت درد
یکباره یاد مادر آیینه ها کرد
 
مرغ دلش یک بام دارد دو هوا، پس
در حجره ی خود کربلایی را بنا کرد 
 
***
از راه بندان حرم مشهد فلج شد 
عشق به او دیدی چه ها با شهر ما کرد
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]