حسین الشهید شهادت بدون نغمه ای بی کفن صدا بزن این بی پناه رامحمدحسین مهدی پناه

ای بی کفن صدا بزن این بی پناه را
یک عمر را بگیر و بده یک نگاه را
با نوکری کسی که ترقی نکرده است
جز نوکری تو که به ما داد جاه را
من بر دو چشم خیس خودم خیره میکنم
هنگام گریه ی به تو خورشید و ماه را
بینا شدیم در اثر گریه بر تو تا
پیدا کنیم در دل شب کوره راه را
ذکر حسین شکر خدا باز میکند
راه قبول توبه ی اهل گناه را
اصلا تمام خیر دو دنیا خلاصه شد
در این که من نفس بزنم این دو ماه را
حالا بگو چگونه به جا آورم حسین
شکرانه ی دو ماهه ی این اشک و آه را
من مزد خود همان شب اول گرفته ام
پوشیدم آن دمی که لباس سیاه را
حالا زمان آن شده از داغ دق کنم
باید مجسمش بکنم قتلگاه را
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]