رقیه سادات - - -بدون نغمه صورت ماهت سراسر زخم بودمحمدحسین مهدی پناه

رد چندین زخم بر هر زخم بود
پیکر تو زخم اندر زخم بود
از قفای نی نگاه انداختم
صورت ماهت سراسر زخم بود
لوح، جسم تو، قلم، شد نیزه ها
هر چه می دیدم به دفتر زخم بود
شمر کار عمه ام را سخت کرد
بوسه گاه عمه، حنجر، زخم بود
آسمان نیزه سهم من نشد
ای پدر بال کبوتر زخم بود
راستی بابا اگر که بود عمو
صورت من زیر معجر زخم بود؟!
من اگرچه لاله ام گلبرگ هام
مثل آن یاس معطر زخم بود
بین صحرا مادرت آمد هنوز
سینه اش از میخ آن در زخم بود
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]