حسین الشهید کاروان اسرا بدون نغمه چه شبی می‌گذر در دل پنهان تنور (کوفه)محمد رسولی

چه شبی می‌گذر در دل پنهان تنور
سر خورشید شده گرمی دکان تنور
این چه نوری است تنور از نفسش روشن شد؟!
این چه داغی است که آتش زده بر جان تنور؟!
دیشبی را شه دین در حرمش مهمان بود
امشب ای وای سر او شده مهمان تنور
با سرش صاحب این خانه به نانی برسد
کیسه‌ها دوخته و سکه شده نان تنور
سر شب روشن اگر بوده تنورش، حتما
نیمه شب رفته سرش در دل سوزان تنور
چه بلایی سر نیزه به سرش آوردند؟!
که پناه از همه آورده به دامان تنور
تا قیامت وسط شعله بسوزد کم اوست
بیش از این‌هاست در این فاجعه تاوان تنور
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]