فاطمه الزهرا بستر ، هجوم به خانه وحی شور ، زمینه مادر مظلوم و بی گناهممهدی نظری

مادره مظلوم و بی گناهم      تو رو به چه جرمی کتک زدن
اونایی که با آتیش اومدن (پرتو شکستن)۲
تو آتیش و دود صداتو شنیدم    بخدا تو رو بی هوا زدن
جلوی چشای بابا زدن (سرتو شکستن)۲
تا تو بودی بابا سپر نمیخواست دیگه
با تو به آسمون سفر نمیخواست دیگه
چشات که وا بود ، دلت دریا بود ، روزا (زیبا بود)۲
دشمنا نذاشتن،از تو کینه داشتن
وای۴

*****

مادر خوبم چشاتو واکن          چشای تو آرامش منه
نبودنت آتیشم می زنه (بمون کنارم) ۲
گوشه ی بستر افتادی مادر     پاشو تا نیفتادم از نفس
پاشو خونه داره میشه قفس(دار و ندارم) ۲
گرمای دست تو گرمی دستامونه
وای از اون روزی که تو نباشی تو خونه
صدات بی جونه/ چشات گریونه/ دلم می دونه ۲
بارتو می بندی / دل ز دنیا کندی
وای۴

*****

قربون چشمات که نیمه بازه         بارون چشمات مثل رود شده
صورت تو خیلی کبود شده / (قربون چشمات) ۲
گریه نکن که صدات می گیره       با این که تو تب داری می سوزی
برای حسین پیرن می دوزی / (می لرزه دستات) ۲
می میرم وقتی با گریه نگام می کنی
با بغض تو گلو وقتی صدام می کنی
شکسته پهلوت / می لرزه بازوت / بابام تابوت و
وای داره می سازه / غرق سوز و سازه
وای۴

مهدی نظری

 

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]