دیده ها پر ز باران وقت تشییع جنازه
داغ ان کوچه امشب / گشته تازه
میزند برسر امشب قلبش از غم لبالب
غم نشسته دگر بر قلب زینب
فاطمه ام ابیها
*****
آسمان در نظاره قبل تشییع جنازه
ریزد از جسم زهرا / خون تازه
روضه ی آتش و در گشته کابوس حیدر
میخ در کار خود را / کرده اخر
فاطمه ام ابیها
*****
ریزد از جسم زهرا / خون تازه
روضه ی آتش و در گشته کابوس حیدر
میخ در کار خود را / کرده اخر
فاطمه ام ابیها
*****
بهر تدفین زهرا ناتوان گشته مولا
قامتش خم شد از این / داغ عظما
شد هویدا در آخر آن دو دست پیمبر
تا بگیرد امانت / پس ز حیدر
فاطمه ام ابیها
قامتش خم شد از این / داغ عظما
شد هویدا در آخر آن دو دست پیمبر
تا بگیرد امانت / پس ز حیدر
فاطمه ام ابیها
محسن حسن آبادی