حسن المجتبی شهادت واحد ، زمزمه تیرا اومدن ببوسن تن تومهدی توزنده جانی

چقدر خسته شده بال و پرت     داره از حال میره چشمای ترت
هوای  مدینه  بارونی   شده          سرفه ی بی امونت خونی شده
نفسات تو سینه زندونی شده       
بزار اینجا به جای مادرمون           واسه تو گریه کنم گریه ی خون
خواهرت خون جگره       دعاهام   بی   اثره
هرچی میکشم از اون میخ دره
(مادرم وای مادرم2  مادرم وای مادرم وای مادرم)2
 
چقدر غم میریزه از تو نگات     چرا زود سپید شده موی سیات
گل پژمرده ی تو کویر شدی     توی چنگ غصه ها اسیر شدی
بعد ماجرای کوچه پیر شدی
بگو از معجر و رد پای گرگ     بگو از شتاب یک دست بزرگ
گل نیلوفر تو     خم شده در برتو
شونه هات شد عصای مادر تو
(مادرم وای مادرم2  مادرم وای مادرم وای مادرم)2
 
تیرا اومدن ببوسن تن تو          بوی فاطمه میده پیرهن تو
اشک تابوت میچکه روی شونم     خیلی سخته واسه عباس گمونم
داری اینطوری میری مهربونم
حیفه بی تو ما بریم کرببلا     پاشو که حسین غریبه بخدا
میون قتلگاهش     میریزه خون نگاهش
دیگه عباس نداره خیمه گاهش

(مادرم وای مادرم2  مادرم وای مادرم وای مادرم)2
 
مهدی توزنده جانی 
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]