فاطمه الزهرا شهادت ، بستر واحد بخواب آروم روی بازومامیر حسن سالاروند

چرا مادرم دوباره گریه می بینم تو چشمات
وقتی دستاتو می گیرم می بینم که سرد دستات
مادر خوبم/ چی شده دیگه/ میل موندن تو/ دنیا نداری
وا نمیشه با/ل وپرت اما/ برای رفتن/ باز بی قراری
بخواب آروم- روی بازوم- تا یه کم آ-روم بگیری
فکرشم وا-سم عذابه- جلو چشمام- تو بمیری
مرو مادر  مرو مادر 4
 
توی تب میسوزی مادر لحظه لحظه میری از هوش
سرفه هات شده یه علت نمیگیری منو آغوش
زخم روسینت/ گل میده هر دم/گل سرخی که/ به رنگ خونه
یک دو ماهی هست/ که به موهام با/ دست تو مادر/ نخورده شونه
ذره ذره- پیکرت آب- میشه پیش- چش بابا
از خجالت- شوهرت آب- میشه پیش- چش ماها
مرو مادر  مرو مادر 4

پُر خس خسه نفسهات الهی زینب بمیره
شوره بسته دور چشمات صورتت مثل کویره
گریه کمتر کن/ مهربون مادر/ تو برای ما/ بچه یتیمات
داری می ری تو/ از پیش بابا/ خیلی خیلی زود/کنار بابات
روی سینت- زخم مسمار- رو تنت هست- زخم بستر
از نگاهت- فهمیدم که- رفتنی هس-تی تو مادر
مرو مادر  مرو مادر 4

امیر حسن سالاروند
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]