علی اصغر شهادت واحد آرزوم بود که بشی مثل داداشت علی اکبرمیثم میرزایی

آرزوم اینه علی خدا کنه بارون بباره
می میرم وقتی می بینم شده لبهای تو پاره 2
می خونم برات لالایی     اگه گریه هات بذاره
نگران نباش علی جون     عمو رفته آب بیاره
لالا لالا/ لالا لایی 4

پسر حسینی و میون رگهات خون حیدر
آرزوم بود که بشی مثل داداشت علی اکبر 2
اصغرم بگو به مادر     تشنگی باهات چی کرده
که ترک خورده لبات و    صورتت انقده زرده
لالا لالا/ لالا لایی 4

اینکه داغتو بابا ببینه دشمن از خداشه
ترسم اینه نکنه ببوسمت سرت جدا شه 2
برای کشتن طفلم     چه نیازی بود به لشکر
تیر سه شعبه کجا و       گلوی نازک اصغر
لالا لالا/ لالا لایی 4

میثم میرزایی
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]