قاسم بن الحسن - - -- - -زمزمه حضرت عبدالله بن حسن*هزار و سیصد زخم...**رضا تاجیک**- - -

شده مقتل نیزه بازار/ دور تو گرفتن اشرار/ دل من اسیر درده
یکی اومده با شمشیر/ اون یکی با نیزه و تیر/ دور مقتلت می گرده
وقتی که ضربه می زنه به این بال و پرت
ای وای فواره ی خون می زنه ز پیکرت
دارم من قتل صبرو با چشام خوب می بینم
کاش که نبینه ایشاالله چشای خواهرت
ای وای هزار و سیصد زخم- خطوط ممتد، زخم- روی تن توست
اینها میون این گودال- گلای استقبال- ز دشمن توست

حرمله بازم رسیده/ تیرو تو چله کشیده/ نیتش بازم شکاره
نانجیب خیلی حسوده/ اصغر انگار بس نبوده/ که دوباره بی قراره
وقتی داره منو می کُشه تو نفس بکش
بابا نفس تو این دو متری قفس بکش
بابا آرزوم این بود که رو پات شهید بشم
وقتی شهید شدم میون موهام دس بکش
اما راوی میگه دیدم- پیش چش ارباب- برید سرش رو
ای وای میون اون محشر- اون دشمن کافر- دزدید سرش رو

رضا تاجیک

دریافت فایل

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]