رقیه سادات شهادت زمینه معجر هم بی وفا شداحسان جاودان

دعام بود كه باشي بازم در بر من 2
بياي پا بذاري رو چشم تر من 2
با سر اومدي/ بگو چي شده تنت/ يار خشكيده لبم
آخه اين همه هلال/ چطوري رو صورتت/ اومده ماه شبم 2
از روي ني رسيدي ؟     گوشوارم رو نديدي؟ 2  وای

يه شب كه كنارم خرابات شامي 2
يه حرفي، يه چيزي بگو، يه كلامي 2
بسّه بابا جون/ نشو مات من اگه/ اينه رنگ و روي من
اگه بود عمو مگه/ ديگه دست بي حيا/ مي رسيد به موي من 2
وقتي سايَت كوتا شد    معجر هم بي وفا شد 2  وای

داره چاره بابا لباساي پاره 2
آخه درد پيري كه درمون نداره 2
مي بيني سرِ/ زدنم حالا چطور/ بابا دعوايي شده؟
آخه سهم من از اين/ روزگار بي وفا/ غم و تنهايي شده 2
دارم مي شم صميمي    با سيليِ يتيمي 2   وای

احسان جاودان
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]