زینب کبری - - -- - -غزل مصیبت کوفه*اینگونه مصیبت زده انگشت شمار است**محمد حسین مهدی پناه**- - -

ای نور دو دیده همه جا تیره و تار است
خوشبو گل من! دور و برت خرمن خار است

قلب تو دچار است به این تیر سه شعبه
قلب من زینب به فراق تو دچار است

گفتم که به ما رحم ندارند برادر
پائیز همیشه، پی یغمای بهار است

از جسم تو یک اسم فقط مانده عزیزم
آن چه ز کفم رفته برون، صبر و قرار است

انگشتر و انگشت تو هم رفت به غارت
اینگونه مصیبت زده انگشت شمار است

وقتی سر و کار سرت افتاد به نیزه
با چوبه ی محمل سر من را سر و کار است

محمد حسین مهدی پناه
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]