شام غریبونه بی بی زهراس زینب آورده کفن و
اسماء می ریزه آب علی آروم داره میشوره بدنو
با دیدن زخما دل حیدر داره از جا کنده میشه
با گوشه چادر داره زینب می گیره اشک حسنو
هر چی که داره اسماء آب می ریزه این خونابه ها ولی بند نمیاد
شبیه خونه زخمهای فاطمه اشک چشای علی بند نمیاد
وای وای وای وای
کی میکنه باور این صدای علی خیبر شکنه
چی دیده به روی جسم زهراش داره اینجور زار می زنه
با چه دلی آخر بدنش رو میون تابوت میذاره
چه جوری میتونه علی امشب از امیدش دل بکنه
وجود علی پرِ غصه شده از توی چشاش داره خون میباره
خدا به علی یه توونی بده تا فاطمش و توی قبر بذاره
وای وای وای وای
تابوت و گذاشته روی شونش شده چشماش توده ابر
در اومده از پا اسدالله قاتل حیدر شده صبر
میکشه علی رو این جدایی این فراق از هم نفسش
چه جوری میذاره علی امشب این بدن رو داخل قبر
دستای نبی اومده توی قبر تا بگیره مزد رسالتشو
با یه آسمون گل نیلی و سرخ علی داره میده امانتشو
وای وای وای وای
امیرحسین الفت
اسماء می ریزه آب علی آروم داره میشوره بدنو
با دیدن زخما دل حیدر داره از جا کنده میشه
با گوشه چادر داره زینب می گیره اشک حسنو
هر چی که داره اسماء آب می ریزه این خونابه ها ولی بند نمیاد
شبیه خونه زخمهای فاطمه اشک چشای علی بند نمیاد
وای وای وای وای
کی میکنه باور این صدای علی خیبر شکنه
چی دیده به روی جسم زهراش داره اینجور زار می زنه
با چه دلی آخر بدنش رو میون تابوت میذاره
چه جوری میتونه علی امشب از امیدش دل بکنه
وجود علی پرِ غصه شده از توی چشاش داره خون میباره
خدا به علی یه توونی بده تا فاطمش و توی قبر بذاره
وای وای وای وای
تابوت و گذاشته روی شونش شده چشماش توده ابر
در اومده از پا اسدالله قاتل حیدر شده صبر
میکشه علی رو این جدایی این فراق از هم نفسش
چه جوری میذاره علی امشب این بدن رو داخل قبر
دستای نبی اومده توی قبر تا بگیره مزد رسالتشو
با یه آسمون گل نیلی و سرخ علی داره میده امانتشو
وای وای وای وای
امیرحسین الفت