حسین الشهید - - -- - -زمزمه عاشورا*دستای نیزه چشمات و می بنده**محسن حنیفی**- - -

دستای نیزه چشمات و می بنده، داره می بنده
دشمن داره به اشک من می خنده، داداش می خنده
چی جوری بعد تو بمونم زنده، بمونم زنده
زدن تو رو با هر چی دستشون بود    روی تنت یه پیرهنی زخون بود
کشته ی صبرم! برا تو بمیرم                 کنار تو مادری قدکمون بود
بعضی با نیزه بعضی با شمشیرا    یکی با سنگ و یکی هم با عصا
ریختند به رو سرت واویلتا
تار و پود نیزه ها شد کفنت            هزار تا زخمه به روی بدنت
بمیره خواهر که اینقدر زدنت
ای پاره پاره پیکر حسین غریب مادر 2

محسن حنیفی

دریافت فایل

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]