عمریست نمک گیر سر خوان حسینیم
المنّت لله که ثنا خوان حسینیم
گفته است نبی او ز من و من ز حسینم
پس ما ز ازل جمله مسلمان حسینیم
هر چند بهائی نبود رو سیهان را
با فخر بگوئیم که از آن حسینیم
ما زاده ی اشکیم و پسر خوانده ی روضه
ما گریه کن زخم فراوان حسینیم
دلبسته ی روی پسر ارشد ارباب
پس ما همگی وصله ای از جان حسینیم
گم شد همه ی پیکر او در تن صحرا
ما دربه در یوسف کنعان حسینیم
محسن حنیفی
المنّت لله که ثنا خوان حسینیم
گفته است نبی او ز من و من ز حسینم
پس ما ز ازل جمله مسلمان حسینیم
هر چند بهائی نبود رو سیهان را
با فخر بگوئیم که از آن حسینیم
ما زاده ی اشکیم و پسر خوانده ی روضه
ما گریه کن زخم فراوان حسینیم
دلبسته ی روی پسر ارشد ارباب
پس ما همگی وصله ای از جان حسینیم
گم شد همه ی پیکر او در تن صحرا
ما دربه در یوسف کنعان حسینیم
محسن حنیفی