آقای آبهای جهان! آب؛ العطش
پشت و پناه و تکیه ی ارباب، العطش
ای ماه روشن همه شبهای کربلا
ای تشنه ی نگاه تو مهتاب، العطش
نیل و فرات تشنه ی لعل لب تواند
ای کوثر وجود تو نایاب، العطش
حالا به دور قبر تو بعد از هزار سال
آید صدای گریه ی سرداب، العطش
آید صدای گریه ی طفلی ز خیمه ها
آقای آبهای جهان! آب، العطش
محسن حنیفی
پشت و پناه و تکیه ی ارباب، العطش
ای ماه روشن همه شبهای کربلا
ای تشنه ی نگاه تو مهتاب، العطش
نیل و فرات تشنه ی لعل لب تواند
ای کوثر وجود تو نایاب، العطش
حالا به دور قبر تو بعد از هزار سال
آید صدای گریه ی سرداب، العطش
آید صدای گریه ی طفلی ز خیمه ها
آقای آبهای جهان! آب، العطش
محسن حنیفی