فاطمه الزهرا بستر واحد ، زمزمه شکسته شده غرور حسنامیرحسین الفت

2(پیش چشم حیدر/ داری سر بر بستر/ زهرا مردم آخر/ می میرم)
بهار علی/ خزان شده ای/ به رنگ گل ارغوان شده ای
شکسته شدی/ به خاطر حیدر کمان شده ای

شکسته شدی/ به خاطر حیدر/ بگو چه کنم؟
زهرا جانم زهرا 3     زهرا جان

(با این خون پهلو/ با این زخم بازو/ با این چشم کم سو/ می میرم) 2
شکسته شده/ قداست تو/ بمیرد علی از خجالت تو
بریده عدو/ لباس اجل را به قامت تو

بریده عدو/ لباس اجل را/ بگو چه کنم؟
زهرا جانم زهرا 3     زهرا جان

(زینب مثل باران/ دارد چشمی گریان/ با این آه سوزان/ می میرم)2
یگانه گل/ شقایق من/ من عاشق تو، هم تو عاشق من
نمی گذرد/ بدون تو دیگر دقایق من

نمی گذرد/ بدون تو دیگر/ بگو چه کنم؟
زهرا جانم زهرا 3     زهرا جان

(رویت همچون لاله/ غرق آه و ناله/ یار هجده ساله/ می میرم)2
چو لاله به خون/ تپیده شدی/ به روی زمین ها کشیده شدی
تو در پی من/ به زیر لگدها خمیده شدی
به زیر لگد/ تو در پی حیدر/ بگو چه کنم؟

زهرا جانم زهرا 3     زهرا جان

(با این اشک جاری/خواهم زین بیماری/ راحت سربرداری/می میرم)2
بنفشه به رخ/ بنفشه به تن/ کشیده تو خوردی به خاطر من
شکسته شده/ چو بال کبودت غرور حسن

شکسته شده/ چو بال کبودت/ بگو چه کنم؟
زهرا جانم زهرا 3     زهرا جان

امیر حسین الفت
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]