فاطمه الزهرا شهادت زمینه مثه مردن ميمونه چشمی رو بستناحسان جاودان

چطوري باور كنم    مادرم داره پر ميگيره
چطوري باور كنم   داره پيش چشام ميميره
مادرم ميون بستر جون نداره
چشم روي هم ميذاره
ميخواد كه بارون بباره
خيلي سخته شباي رفتن    خيلي تلخه به غم نشستن
مثه مردن ميمونه چشمي رو بستن
نكنه مادر ديگه        اميد نداره به زينبش
آخه بوي ديگه داره   عطر نفسهاي امشبش
**********
چطوري باور كنم    مادرم داره پر ميگيره
چطوري باور كنم    داره پيش چشام ميميره
مادر ميون بستر بيقراره
دل من غصه داره
ميخواد كه بارون بباره
پرِ درده چشاي بابا   داره ميشه دوباره تنها
الهي امشب برسه  آخر دنيا
مجتبي تو گريه هاش  ميگه چيزايي زكوچه ها
مادر از ما رو ميگره    بميره زينب آخه چرا؟
**********
چطوري باور كنم    مادرم داره پر ميگيره
چطوري باور كنم    داره پيش چشام ميميره
مادر ميون بستر سر ميذاره
تو حال احتضاره
ميخواد كه بارون بباره
غرق خونه لباس مادر    شده از موج كينه پرپر
ميخواد كه پر بكشه  ياور حيدر
جون ميده پرستوي    كبود بابا تو اين قفس
افتاده  ام ابيها   تو موج خون در نفس نفس

احسان جاودان
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]