رقیه سادات شهادت نوحه ای پناه قلب زارماحسان جاودان

آه  اي دلارام اي پناه قلب زارم
آه  اي پدر جان آمدي عشق و قرارم
امشب دگر از كنج ويران   من را ببر اي خسته مهمان
همره خود اي پدر جان
يا ابا المظلوم حسين جان
يابن زهرا      يابن زهرا

آه زار و پيرم  مو سپيد و قد كمانم
آه مثل مادر اي پدر رخ ارغوانم
گشتم دگر مجروح و خسته    واكن دگر چشمان بسته
ساق پاي من شكسته

آه سو نمانده بر نگاه پر شرارم
آه دخت شاهم من که گوشواره ندارم
در گوشه ويرانه امشب     جان ميدهم در تاب و در تب
روي دست عمه زينب
 
احسان جاودان
دریافت سبک
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]