رقیه سادات شهادت زمینه عمه عمه می سوزه موهامامیرحسین الفت

عمه عمه می سوزه موهام – عمه عمه بابامو می خوام
عمه عمه دارم می میرم – خارا رو در میاری از پام؟
اگه بابا بیاد کنارم – دوباره سر رو پاش می ذارم
همه ی دردایی که دارم – قول می دم که نگم به بابام
کجایی بابایی ، بخونی لالایی
بابا، بیا قصه بگو برام ، تا که روهم بیاد چشام
*****
هر جا اسم بابام و بردم – مثل توتازیانه خوردم
به امید دیدن بابا – تا همین جا طاقت آوردم
نمی بینه چشای تارم – جای سالم دیگه ندارم
نبودی تو اگه کنارم – تا حالا صد دفعه می مردم
کجایی بابایی ، بخونی لالایی
بابا، بیا قصه بگو برام ، تا که روهم بیاد چشام
*****
دخترای شام و می دیدی – رو سرم دست که می کشیدی
دیدی اون گوشواره که عمه – تو مدینه برام خریدی
دیدن این چشمای خیره – داره جون من و می گیره
ندیدن دختری که پیره – تو هم حرفاشون و شنیدی
کجایی بابایی ، بخونی لالایی
بابا، بیا قصه بگو برام ، تا که روهم بیاد چشام

 

امیر حسین الفت
سبک زمینه

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]