رقیه سادات شهادت زمینه قشنگترین بابای دنیاییرضا تاجیک

با این چشای بی جون   با این لبای پر خون   با گیسوی پریشون
هنوزم به خدا قشنگترین بابای دنیایی 2
سینه می زنم از غمت پدر   بارون غمه تو چشای من
وای من پدر    این جسارته   سر گذاشته ای روی پای من
بار آخره می زنم صدا (بابا)2
ردّنا الی حرم جدنا (بابا)2

با این چشای بسته    با این لبای خسته    با دندون شکسته
هنوزم به خدا قشنگترین بابای دنیایی
روضه های تو بین قتلگاه  دیگه ای پدر  باورم شده
بعد اون بلا   تیکه ای از اون   خیمه ی عمو  معجرم شده
من سه ساله نافله می خونم بابابابا
خارجی کیه من مسلمونم بابا  بابا

با زخم روي ديده    با حلقوم بريده   رنگ و روي پريده
هنوزم به خدا قشنگترين باباي دنيايي2
گم شدم يه شب   تو بيابونا   دنبالم مي گشت   زجر بي حيا
هيچ کسي نبود  من ميلرزيدم   تا به من رسيد...   وامصيبتا
دخترت ديگه داره مي ميره بابا  بابا
از لباي تو بوسه مي گيره بابا بابا


رضا تاجیک
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]