بابا نگفتی دختری داری بابایی
بابا نمردم و دیدم که باز اینجایی
زخمای تو منو کشته به لبام لطمه میزنم
می میرم پیش چشم تو من به عشقت بی کفنم
واویلا آه و واویلا آه و واویلا یا حسین
بابا تو رفتی و تو کربلا دعوا شد
بابا مزار داداش اصغرم پیدا شد
می دیدم که عذاب اومد میزدم فریاد عموجون
چشم تو روشن ای بابا که شده چشمام پر خون
واویلا آه و واویلا آه و واویلا یا حسین
بابا تو رفتی و ز قافله جا موندم
بابا دعای دفع از بلا می خوندم
سرگردون شده ام بین بیابونها و بی کسم
خواهشم از خدا اینه که نیاد بالا نفسم
واویلا آه و واویلا آه و واویلا یا حسین
رضا تاجیک