زینب کبری - - -- - -زمینه شهادت*سوخت دلم با تب تو**يوسف رحيمی**- - -

راه چـاره نداره ، اشـكاي غربـت من
داغ هفتاد و دو گل ، شد حسين قسمت من
به خدا يادم نمي ره گريـه و آه رباب
نمي دوني چي كشيدم توي مجلس شراب
سوخت دلم با تب تو؛ وای
خيزران و لب تو
؛ وای
كاش مي مرد زينب تو؛ وای
« حسين دار و ندار دل من ، شهيد بي غسل و كفن »
----------------------
بعد از اون غروب غم ، دل من خونه هنوز
مثه زلـف تو رويِ ، ني پريشـونه هنـوز
وقتي بوي سيب سرخ پيچيد تو دشت كربلا
مي ديدم سر حسينم و رو اوج نيزه ها
امون از كرب و بلا
؛ وای
كه تن خون خدا ؛ وای
موند به زير دست و پا؛ وای
« حسين دار و ندار دل من ، شهيد بي غسل و كفن »

يوسف رحيمی
سبك زمينه
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]