علی الرضا زیارت ، شهادت بدون نغمه زائرمنغلامرضا سازگار

مسيح مي دمد از تربت مطهر من
فضاي طوس نه، عالم بود معطر من
فرشتگان همه زوار زائرين منند
بهشت گشته بهشت از بهشت منظر من
منم عزيز دل فاطمه امام رضا
که خلق کرده خدا خلق را به خاطر من
عجيب نيست اگر زائري که قبر مرا
به بر گرفته بگيرد قرار در بر من
هزار موسي عمران به سجده افتادند
در اين حريم به خاک مسيح پرور من
دلي که زائر من مي شود مزار من است
خوشا دلي که شد اين جا مزار ديگر من
شکسته اي که صدا مي زند مرا از دور
جواب مي شنود بارها ز داور من
ز هر دري که شود زائرم به من وارد
درست چهره به چهره بود برابر من
من آفتاب خدايم جهان در آغوشم
شما حضور من و عالم است محضر من
کتاب منقبتم را تمام نتوان کرد
اگر شوند همه انس و جان ثناگر من
کسي که زائر من گشت دوستش دارم
روا بود که خطابش کنم برادر من
الا تمام خراسانيان پاک سرشت
خجسته باد شما را طواف مقبر من
فرشتگان چو کبوتر به دورتان گردند
به شرط آن که بگرديد دور زائر من
به زائرين من اينک نصيحتي است مرا
که احترام بگيريد از مجاور من
اگر به مرقد من نيز دستتان نرسيد
زنيد بوسه به قم بر مزار خواهر من
هزار حيف که قدر مرا ندانستند
که بود هر نفس من غم مکرر من
هزار بار عدو مخفيانه کشت مرا
خداي نگذرد از قاتل ستمگر من
شرار زهر مرا در دل آتشي افروخت
که آب گشت همه عضو عضو پيکر من
چو شخص مار گزيده به خويش پيچيدم
خدا گواست چه آورد زهر بر سر من
ميان حجره زدم دست و پا غريبانه
جواد بود و من و لحظه هاي آخر من
دو دست خويش گشود و گرفت اشک مرا
فتاد تا که نگاهش به ديدة تر من
زنان شهر خراسان گريستند همه
زدند بر سر و سينه به جاي مادر من
به روز حشر نسوزد جحيم "ميثم" را
که بوده با سخن و سوز خويش ياور من

استاد غلامرضا سازگار

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]