حسن المجتبی شهادت شور ، زمینه ای زهر کین بنگر ، حال من مضطرامیرحسین الفت

ای زهر کین بنگر ، حال من مضطر
از جسم من مانده، یک مشت خاکستر
بسوزان بسوزان، تو همه پیکرم را
که دیگر نبینم، قاتل مادرم را
وای، وای ، وای امان از غریبی
مولا مولا-حسن مولا- گل زهرا گل زهرا
--------------
آخر چه می خواهی، از جان من دیگر
یک عمره می سوزم، با روضه مادر
بسوزان بسوزان، تو همه حاصلم را
که دیگر نبینم، خنده قاتلم را
وای، وای ، وای امان از غریبی
مولا مولا-حسن مولا- گل زهرا گل زهرا
--------------
از کودکی در خواب، همواره لرزیدم
هر شب میان خواب، آن صحنه را دیدم
مدینه مدینه، گریه کن با غم من
بسوزان که ای زهر، تو شدی مرهم من
وای، وای ، وای امان از غریبی
مولا مولا-حسن مولا- گل زهرا گل زهرا
--------------
ای طشت خون بنگر، راز دل من را
دستی که نیلی کرد، سیمای یک زن را
که خاکی شد آن روز، چادر آن یگانه
که بر شانه بردم، مادرم را به خانه
وای، وای ، وای امان از غریبی
مولا مولا-حسن مولا- گل زهرا گل زهرا

امیر حسین الفت

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]