بابا ببین که چه حالی دارم
به موج خون پر و بالی دارم
ببین که قد هلالی دارم
بابای من همدم غمهای من زخمی شده از آبله پای من
رسیده روی لب من جانم
شبای آخره که مهمانم
ویرونه ها میشه قبرستانم
همراز من نغمه ی پرواز من با دست خود عدو کشد ناز من
بابای من همدم غمهای من زخمی شده از آبله پای من
تو روی دستای نیزه داری
داری منو میبینی می باری
مقنعه ام شده لاله کاری
تاج سرم امیر بی پیکرم دیر آمدی گذشته آب از سرم
بابای من همدم غمهای من زخمی شده از آبله پای من
امیر حسین الفت و رضا تاجيك
به موج خون پر و بالی دارم
ببین که قد هلالی دارم
بابای من همدم غمهای من زخمی شده از آبله پای من
رسیده روی لب من جانم
شبای آخره که مهمانم
ویرونه ها میشه قبرستانم
همراز من نغمه ی پرواز من با دست خود عدو کشد ناز من
بابای من همدم غمهای من زخمی شده از آبله پای من
تو روی دستای نیزه داری
داری منو میبینی می باری
مقنعه ام شده لاله کاری
تاج سرم امیر بی پیکرم دیر آمدی گذشته آب از سرم
بابای من همدم غمهای من زخمی شده از آبله پای من
امیر حسین الفت و رضا تاجيك