قرار نبود علی من و مضطر کربلا کنی
هر چی صدات کنم فقط، خیره به من نیگا کنی
قسمت نشد گل پسرم، مادر من و صدا کنی
---------------------------------------------------
با اون سه شعبشون تو رو ، از شیر گرفتن
گلوی نازت و نشون، با تیر گرفتن
رفتی نبینی که من و، اسیر گرفتن
-------------------------------------------
وقتی که دنیا اومدی، چه خوابایی برات دیدم
تا که یه وقت چشم نخوری، به روت نقابی کشیدم
ولی بمیرم پسرم، راه رفتنت رو ندیدم
---------------------------------------------------
دلم می خواست یه روزی تو، بشی علمدار
بجنگی تو جنگا مثل، حیدر کرار
همه صدات کنن علی، اصغرِ سردار
-----------------------------------------
رفتی و هستیم و علی، به دستای خزون می دم
با خاطارات خنده هات، گهوارت و تکون می دم
لباس یک سالگیت و من به همه نشون می دم
---------------------------------------------------
نشد برات جشنِ تولدی بگیرم
بعد از تو من دیگه زیر سایه نمی رم
رو دستِ بابا جون دادی، برات بمیرم
-----------------------------------------
خدا نیاره لحظه ای، که قبرت و پیدا کنن
حرومیا با هم دیگه، سرِ سرت دعوا کنن
دق می کنم، وای سرت و به روی نیزه ها کنن
---------------------------------------------------
قسمت اینه سنگ بخوری همراه بابا
کاش که سرت نباشه پیش چشم سقا
آخه هنوز شرمندته از لب دریا
رضا تاجیک
هر چی صدات کنم فقط، خیره به من نیگا کنی
قسمت نشد گل پسرم، مادر من و صدا کنی
---------------------------------------------------
با اون سه شعبشون تو رو ، از شیر گرفتن
گلوی نازت و نشون، با تیر گرفتن
رفتی نبینی که من و، اسیر گرفتن
-------------------------------------------
وقتی که دنیا اومدی، چه خوابایی برات دیدم
تا که یه وقت چشم نخوری، به روت نقابی کشیدم
ولی بمیرم پسرم، راه رفتنت رو ندیدم
---------------------------------------------------
دلم می خواست یه روزی تو، بشی علمدار
بجنگی تو جنگا مثل، حیدر کرار
همه صدات کنن علی، اصغرِ سردار
-----------------------------------------
رفتی و هستیم و علی، به دستای خزون می دم
با خاطارات خنده هات، گهوارت و تکون می دم
لباس یک سالگیت و من به همه نشون می دم
---------------------------------------------------
نشد برات جشنِ تولدی بگیرم
بعد از تو من دیگه زیر سایه نمی رم
رو دستِ بابا جون دادی، برات بمیرم
-----------------------------------------
خدا نیاره لحظه ای، که قبرت و پیدا کنن
حرومیا با هم دیگه، سرِ سرت دعوا کنن
دق می کنم، وای سرت و به روی نیزه ها کنن
---------------------------------------------------
قسمت اینه سنگ بخوری همراه بابا
کاش که سرت نباشه پیش چشم سقا
آخه هنوز شرمندته از لب دریا
رضا تاجیک