از دستت دیگر سپر بیانداز چشمت را بر این پسر بیانداز
پیچیده در دل گودال پر بلا
هم عطر و بوی تو هم عطر مجتبی
آه، بی قرارم، لب ز رویت، بر ندارم
حسین، (واویلا) 3
می بینم در خون شناور هستی اما لب، از شکر حق نبستی
فکر مرا نکن، باروی لاله گون
دستت تکان نده، خون می زند برون
من، غرق گریه، وعده ما، روی نیزه
حسین (واویلا)3
خونت را، بر دست خود نشاندم با یک دست، آیات غصه خواندم
این خون گواهی، مظلوم کربلاست
انبوه کشته ها، پس منتقم کجاست؟
آه، از جدایی، یابن الزهرا، کی می آیی
حسین (واویلا)3
رضا تاجيك
به اين سبك خوانده مي شود