حسن العسکری ولادت بدون نغمه با ذکر يا حسن مس دل را طلا کنيموحید قاسمی

ساقي بياوريد که بزمي به پا کنيم
ساغر بياوريد که قدري صفا کنيم

مطرب بياوريد که تا خط خويش را
از خط پيروان طريقت  جدا کنيم

عمري نماز پشت سر شيخ خوانده ايم
حالا شبي  به  پير مغان اقتدا کنيم

خواندم دعا به مسجد و حاجت روا نشد
يکبار بين ميکده امشب دعا کنيم

يک خمره نه,دو خمره نه ,تا يازده رسيد
ما آمديم تا که ز دل عقده وا کنيم

حالا که نام پاک تو اکسير واقعيست
با ذکر يا حسن مس دل را طلا کنيم

وقتي که مرده را نگهت زنده ميکند
بايد تو را مسيح پيمبر صدا کنيم

حريم و زير دين نگاه تو رفته ايم
آقا چگونه قرض شما را ادا کنيم؟

حالا که بي ولاي تو طاعات باطل است
بايد نماز و روزه ي خود را قضا کنيم

فرموده ايد شيعه به دوزخ نمي رود
پس هرچه خواستيم گناه و خطا کنيم؟!

وقتي به خاطر تو به ما شان مي دهند
ديگر چه احتياج که در دين ريا کنيم

زهرا اگر اجازه دهد در بهشت هم
خدمت به خاندان شريف شما کنيم

تمار شهر عشق علي باش اي رفيق
تا اينکه پاي دار غمش گريه ها کنيم

گيرم که تو حبيب نبودي , زهير باش
تا اينکه زير تيغ جنون جان فدا کنيم

در باب نوکري به مقامي نمي رسيم
تنها اگربه سينه زدن اکتفا کنيم

ما را غلام قصر خودت کن که در بهشت
شب هاي جمعه روضه برايت به پا کنيم

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]