حسن العسکری شهادت نوحه بی یاوریغلامرضا سازگار

ای به غربت گشته مسموم از ره بی یاوری
کشته راه خدا و زاده ی پیغمبری
یا امام عسگری یا امام عسگری

ای که از عباسیان ظلم و جنایات دیده ای
صدمه ها در نشر قرآن و ولایت دیده ای
در جوانی درد و رنج بی نهایت دیده ای
کنج زندان کرده ای بر خلق عالم رهبری
یا امام عسگری یا امام عسگری

ای که در سن جوانی مثل گل پرپر شدی
کشته ی راه خدا و دین پیغمبر شدی
با وجود شیعیان بی یاور و بی یاور شدی
بر سرت آمد بلاها با تمام سروری
یا امام عسگری یا امام عسگری

ای سراپا روح قرآن ای وجودت جان پاک
آخر از زهر جفا گردیده قلبت چاک چاک
پیکر نورانیت شد در جوانی زیر خاک
ای جمالت مصطفایی ای جلالت حیدری
یا امام عسگری یا امام عسگری

مثل اجدادت شدی مسموم از زهر جفا
شد عزادار تو زهرا و علی و مصطفی
شهر «سُرِ مَن رَای» در ماتمت شد کربلا
مهدیت پوشیده بر تن جامه ی نیلوفری
یا امام عسگری یا امام عسگری

گرچه دیدی روز و شب بیداد از خصم شریر
دیده ای در عمر خود تبعید و زندان ناگزیر
خواهرت دیگر نشد در بین دشمن ها اسیر
مثل زینب در مصیبت کس ندیده خواهری
یا امام عسگری یا امام عسگری

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]