در روز عاشورا حسين عليه السلام حد آخر مقاومت را هم مىكند.ديگر وقتى است كه به كلى توانايى از بدنش سلب شده است.يكى از تير اندازان ستمكار،تير زهر آلودى را به كمان مىكند و به سوى ابا عبد الله مىاندازد كه در سينه ابا عبد الله مىنشيند و آقا ديگر بى اختيار روى زمين مىافتد.
چه مىگويد؟
آيا در اين لحظه تن به ذلت مىدهد؟آيا خواهش و تمنا مىكند؟نه،بلكه بعد از گذشت اين دوره جنگيدن رويش را به سوى همان قبلهاى كه از آن هرگز منحرف نشده است مىكند و مىفرمايد:
«رضا بقضائك و تسليما لامرك و لا معبود سواك يا غياث المستغيثين» (1) .
اين است حماسه الهى، اين است حماسه انسانى.
پىنوشت:
1) نظير اين عبارت در قمقام زخار، ص 364 و مقتل الحسين مقرم، ص 753 ذكر شده است.
كتاب: مجموعه آثار ج 17 ص 50
نويسنده: شهيد مطهرى
چه مىگويد؟
آيا در اين لحظه تن به ذلت مىدهد؟آيا خواهش و تمنا مىكند؟نه،بلكه بعد از گذشت اين دوره جنگيدن رويش را به سوى همان قبلهاى كه از آن هرگز منحرف نشده است مىكند و مىفرمايد:
«رضا بقضائك و تسليما لامرك و لا معبود سواك يا غياث المستغيثين» (1) .
اين است حماسه الهى، اين است حماسه انسانى.
پىنوشت:
1) نظير اين عبارت در قمقام زخار، ص 364 و مقتل الحسين مقرم، ص 753 ذكر شده است.
كتاب: مجموعه آثار ج 17 ص 50
نويسنده: شهيد مطهرى