ای مانده بین کوچه ها با من چها کردی چها بار سفر بستی چرا
یار و طبیبم بی تو غریبم
بعد تو من ای قد کمان هستم غریب و بی نشان
من ا لتماست می کنم زهرای من پیشم بمان
افتاده ام از پا مرو زهرا مرو زهرا مرو
************
خون می چکد از آه من بستی ز هر سو راه من کردی خسوف ای ماه من
ای ماه نیلی ای خورده سیلی
بر من نظاره می کنی از من کناره می کنی
ا مشب چرا جای سلام بر من ا شاره می کنی
ای شمع خاموشم مرو یار کفن پوشم مرو
************
کردی غروب ای آفتاب شمع وجودت گشته آب کردی مرا خانه خراب
ای بود و هستم رفتی ز دستم
پشت و پنا هم فاطمه ای تکیه گا هم فاطمه
هم تو سپر بودی و هم بودی سپاهم فاطمه
من ماندم و دیوار و در همراه خود من را ببر
سید محسن حسینی
سبک