قمر بنی هاشم - - -- - -زبانحال شهادت- - -

ای قبله من روی تو ای شام قدرم موی تو محراب من ابروی تو
ای بود و  هستم     دل بر تو بستم
افتاده ام از صبر و تاب لب بسته ام من از جواب
سقای طفلانم ولی نه مشک دارم من نه آب
ای یوسف زهرا بیا       مولا بیا مولا بیا
*****
بر گو تو ای بهتر ز جان با اصغر شیرین زبان چشم انتظار من نمان
      تا زنده هستم     شرمنده هستم
بشکسته جام و ساغرم خون ریزد از چشم ترم
افتاده مشکم روی خاک ای خاک عالم بر سرم
ای یوسف زهرا بیا       مولا بیا مولا بیا
*****
شد لحظه های آخرم تا زنده ام ای دلبرم من را مبر سوی حرم
هستم حسین جان      خجل ز طفلان
من ذره ام تو آفتاب در علقمه بر من بتاب
آبی ندارم من ولی من را خجالت کرده آب
ای یوسف زهرا بیا       مولا بیا مولا بیا
*****
هستم گل ام البنین پرپر شدم من بر زمین ای نازنین حالم ببین
بیا که سقا          افتاده از پا
جانم شود قربان تو هستم بلا گردان تو
دیدی جدا شد عاقبت دست من از دامان تو
ای یوسف زهرا بیا       مولا بیا مولا بیا
*****
در آسمان علقمه پیچیده بوی فاطمه دارم به لبها زمزمه
     ای آرزویم     بیا به سویم
کن یاری آب آورت تا خیزم از جا در برت
گاهی بگردم دور تو گاهی به دور مادرت
ای یوسف زهرا بیا       مولا بیا مولا بیا

سید محسن حسینی
سبک

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]