حجت المهدی فراق و وصال بدون نغمه جنگ بدرمیثم مومنی نژاد

دنياي   بي نگاه تو  تاريک و مبهم  است
بي تو  تمام  زندگي  ما  جهنم   است
اي  آفتاب سيصدو  چندين  قمر   بگو
تا جنگ بدر  ديگرتان  چند تا کم  است
نور تو  خامُشيي  همه  اعتراض هاست
اين راز سجده هاي ملايک به آدم است
با  پنجه هاي ظلم  به روي  گلوي عدل
ديگر   بهار   آمدن تو   مسلم     است
صبح  طلوع جمعه  دلم  آفتابي   است
اما  غروب  مثل   غروبِ محرّم   است
روشن  کنيد    مرگ     کجا ميبرد   مرا
اي مردمان بهشت من اکنون در عالم است

 ميثم مؤمني نژاد

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]