فاطمه الزهرا هجوم به خانه وحی زمینه تبانی کرد با لگد آتیشاحسان تبریزیان

فاطمیه شد - دل پریشونه
آسمونم از - غصه گریونه
همه عالم - سینه زن میشه
وقتی که زهرا - نوحه میخونه:
"جَمَعوا الحَطَبَ الجَزل عَلی بابِ داری ..." *
هیزم آوردن
دست بسته علیمو کشیدن بردن
غربتو‌ دیدن
ولی مردم به جای یاری خندیدن ۲
(وای / یا رسول الله
شد ادا آخر / حقِ ذِی القربی) ۲

 

این چه رسمیه؟ - اف به تو دنیا
آتیش و جنت؟! - سیلی و حورا؟!
واژه ها دارن - همه می‌سوزن
وقتی که مقتل - میرسه اینجا:
"وَ النَّارُ تُسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِي ..." *
شعله زد آتیش
عاقبت تبانی کرد با لگد آتیش
دود بود و دود
هیچ رحمی نمی کرد آتیش نمرود ۲
(وای / عاقبت در سوخت
من توی آتیش / ولی حیدر سوخت) ۲

 

چی بگم از این - غم بی تکرار
راز ناگفته است - قصه ی مسمار
هنوز انگاری - از دل تاریخ
داره می خونه - مادری غمخوار:
"رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَی" *
با لگد در زد
نالمو شنید ولی باز مکرر زد
توو سکوتی سرد
رد شدن از روی در چل نفر نامرد ۲
(آه / "وَ أنا حامل"
بچمو گرفت ازم / ضربه قاتل) ۲

 

* فجمعوا الحطب الجزل على بابى // بر در خانه ام هيزم و خاشاک آوردند.
* وَ النَّارُ تُسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِي // در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.
* رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ // با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد.

 

بر اساس روایت بیان ماجرای هجوم به بیت وحی از زبان فاطمه سلام الله علیها
��در کتاب” ارشاد القلوب” ابی محمّد حسن بن محمّد دیلمی (متوفّای ۷۷۱ هـ) ، داستان به آتش کشیده شدن در خانه ی حضرت زهرا و وقایع مربوطه را از زبان خود حضرت زهرا (س) نقل میکند.

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]