قاسم بن الحسن شهادت زمینه قدی کشیدیسجاد محمدی

آقازاده حسن / برای جنگ تن به تن / عازمه
نوه مرتضی علی / پسر فاتح جمل / قاسمه
بی زره رسيده ، ميزنه به ميدون
قيامت به پا شد ، هل من مبارز ، تهمتن رجز خون
علمدار - نيگاش ميكنه
حسن - دعاش ميكنه
پشت و پناهش # دعای زهراست
شاگرد سقا # تكرار مولاست

 

پشت سر عمو حسین / برا سلامتیش دعا / می کنه
عمه زينبش مدام / حسنو زير لب  صدا / می کنه
زنده شد طنین ، رجزهای مولا
میزنه به لشکر ، به پاش میریزه ، سر به روی سرها
توو ميدون - صداش ميرسه
كنارش - باباش ميرسه  
براش نمونده # دیگه توونی
از تشنگی آه # نداره جوونی

 

اين سنگای بی هوا / داره به ماهِ مجتبی / می‌خوره
عمو اگه دير برسه / يه بي حيا سر از تنش / می‌بره
توو ميدون، توو چنگه ، قاتلش اسیره
صدا زد عمو جان ، که نعل اسبا ، جونمو میگیره
حسين - نفسهای آخر رسيد
حسين - چه آهی كشيد
قدی کشیدی # با نعل اسبا
برو که بازه # آغوش زهرا

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]