عرض ادب امامِ زیارت کنندگان !
ای ذکرِ صبح و شامِ زیارت کنندگان !
دَم دادهاند، نوحه و عطر تو میرسد
از ذکرِ «بر مشامِ» زیارت کنندگان
من کیستم؟ اسیر حقیری میان دام
در حسرت مقامِ زیارت کنندگان
حالا که نوکرانِ تو هستند زائرت
من میشوم غلامِ زیارت کنندگان
یادی هم از سلامِ منِ بیجواب کن
در پاسخِ سلامِ زیارت کنندگان
سهمِ من از حرم شده عکس ضریحِ تو
اما خودش، به نامِ زیارت کنندگان
اصلاً خودت بگو که چه خاکی به سر کنم ؟!
«تربت» که شد به کامِ زیارت کنندگان !
دور از حرم نشستهام و قهر کردهام
خوش باش، با تمامِ زیارت کنندگان !