جعفر الصادق ، محمد المصطفی ولادت سرود بانفسهاى بارونرضا تاجیک

بانفسهاى بارون، دل بى تاب مجنون
دارم از عشقت ميگم
دوباره مثل دنيا، روى امواج دريا
دارم از عشقت ميگم
(دل من بى تاب و، تويى كه آقاشى  
خدا مى خواست واسم نبى رحمت باشى) ۲
چه عشق ساده اى دارى
چه خونواده اى دارى
چه نورالانوارى دارى
چه حيدر كرارى دارى
مولا رسول الله مولا رسول الله، مولا ۵

 

با دل شيداى تو، داره پيش پاى تو
طاق كسرى مى ريزه
توى دنياى چشمات، با تماشاى چشمات
دل دنيا مى ريزه
(خدا خودش مى خواست، كه تاج سر باشى
بين رسولانش تو مهربونتر باشى) ۲
عجب تو مكتبى دارى
حضرت زينبى دارى
مليكه ى دنيا دارى
فاطمة الزهرا دارى
مولا رسول الله مولا رسول الله، مولا ۵

 

به زير نور مهتاب، صداى قلب بى تاب
يا امام صادق شد
پر و بال پروازم، چاره ى دردم بازم
يا امام صادق شد
(ذكرشو مى گيرم، دوباره روى لب
كورى چشماشون جعفريه اين مكتب) ۲
يه روز بهش دل مى بازيم
ما ضريحش رو مى سازيم
يه روزى دورش مى گرديم
كه صحنشو مشهد كرديم
مولا يابن الزهرا مولا يابن الزهرا، مولا ۵

نظرات شما
[کد امنیتی جدید]