عشق حیدری - نور محشری / تنها معنیِ - لفظ مادری
دنیای منی - عقبای منی / ذکر امروز و - فردای منی
مادر
نور شب تارِ دلم * همه کس و کارِ دلم
تویی تو قرارِ دلم * جزتو کیو داره دلم
بازم
انگاری محرم شده * دنیا پر ماتم شده
خون به دل عالم شده * ذکر لبم این دم شده
لي خَمسَةٌ أُطفي بِهِم / حَرَّ الجَحيمِ الحاطِمَة
اَلمُصطَفي وَ المُرتَضي / وَ ابناهُما وَ الفاطِمَة
یا فاطمه یا فاطمه 4
بانوی کرم - سایه ی سرم / تو قلبم داری - بی بی جان حرم
روح عترتی - اوج رافتی / با عشقت شده - نوکر قیمتی
مادر
عمریه گدای توام * عبد بچه های توام
گریونه عزای توام * مشمول دعای توام
مادر
مادر شه کربلا * امید همه نوکرا
حتی توی روز جزا * میگه نوکرت با خدا
لي خَمسَةٌ أُطفي بِهِم / حَرَّ الجَحيمِ الحاطِمَة
اَلمُصطَفي وَ المُرتَضي / وَ ابناهُما وَ الفاطِمَة
یا فاطمه یا فاطمه 4
مادر السلام - محتاج دعام / نذر تو شده - بارونِ چشام
باور منی - یاور منی / گفتم به همه - مادر منی
مادر
آرامش بی تابیا * ای مونس تنهاییا
بالاسرِ این روسیا * لحظه های آخر بیا
مادر
عشق تو برام می مونه * دلم براتو محزونه
تو روضه ی مهمونه * همیشه اینو میخونه
لي خَمسَةٌ أُطفي بِهِم / حَرَّ الجَحيمِ الحاطِمَة
اَلمُصطَفي وَ المُرتَضي / وَ ابناهُما وَ الفاطِمَة
یا فاطمه یا فاطمه 4
ترجمه: من پنج نور دارم برای رهایی از آتش جهنم
مصطفی و مرتضی و فرزندانشان و فاطمه