ديده دنيا، با چشم تر
بين آتش، ياس حيدر
قلب او را سوزانده عزاى غربت على
هستى خود را داده به راه عزت على 2
جانم یا زهرا 2
فاطمه يازهرا حضرت سيدةُ النساء 3
چشم محزونش تر گشته
شش ماهه اش پرپر گشته
ميخ در با خط خون نوشته از عزاى او
ياعلى ياحيدر شده آخرين نواى او 2
جانم یا زهرا 2
فاطمه يازهرا حضرت سيدةُ النساء 3
واى از آه، قلب پر تب
واى از چشم، خيس زينب
مى دود مى گويد واغريبا اى پدر بيا
مادرش را ديده زير دست و پاى اشقياء 2
جانم یا زهرا 2
فاطمه يازهرا حضرت سيدةُ النساء 3