فاطمه معصومه رحلت بدون نغمه يافاطمه روز قيامت، إشفعی لیمحمد قاسمی

عمری ثنای حضرت معصومه كردم
خود را گدای حضرت معصومه كردم
گر سر فدای حضرت معصومه كردم
نذر هوای حضرت معصومه كردم
من بر ضريحش بستم از گريه دخيلی
يافاطمه روز قيامت، إشفعی لی
 
در صحن تو جارو كشيدن آرزوم است
دور و بر گنبد پريدن آرزوم است
سمت حرم با سر دويدن آروزم است
بر آستان بوسي رسيدن آرزوم است
عمری ست كه عرض ارادت كردم اينجا
آل محمّـد را زيارت كردم اينجا
 
شكر خدا كه با حرم أُنسم مُدام است
اينجا برايم بهتر از دارالسّلام است
دنيای بي معصومه، نوكر را حرام است
بی شك بدون لطف تو كارم تمام است
شكر خدا جزئي از اين منظومه هستم 
نان و نمك پرورده ی معصومه هستم
 
جانم فدای اين همه لطف و عطايت
جانم فدای دردهايش غصّه هايت
جانم فدای گريه های بي صدايت
جانم فدای ناله ی جانم رضايت
رفتی و بيت النّـور ما بيت العزا شد
قـم درعزايت مثل دشت كربلا شد
 
ديدند زنهای قمي چشم ترت را
خالی نكردند از جفا دور و برت را
ضجّه زدند و ناله های آخرت را...
امّا مدينه، آه، مردم مادرت را...
بر داغ مُحسن مبتلا كردند و رفتند
با سينه ی زخمی رها كردند و رفتند
 
زهراست بانويی كه بازويش شكسته
پشت در افتاده ست و پهلويش شكسته
رويش شده نيلي و ابرويش شكسته
تصوير هم در چشم كم سويش شكسته
امشب اگر ذكر لبم ای وای زهراست
آخر دم معصومه هم ای وای زهراست
مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]
    زهرا علویسه شنبه، 04 فروردين 1394 06:29
    سلام......میشه بگید آقای محمد قاسمی فقط شاعرن یا مداح هم هستن؟؟؟؟ من سبک این شعر حضرت معصومه رو دارم....ممنون.....یا علی