آه روح پيكر در برم اي آخرين يار
آه شد بريده دست تو مثل علمدار
حاجات تو آخر روا شد بر سينه ام تيري رها شد
رأس تو از تن جدا شد
يادگاري برادر
اي عموجان اي عموجان
آه اي عموجان اي عزيز سر بريده
آه خون پاكت بر نگاه من رسيده
اي دلبرم بودي امانت از مجتبي دارم خجالت
برگ و بارت گشته غارت
آه ميوه ي دل از چه در خيمه نماندي
آه جان سپردي در دلم داغي نشاندي
اي آخرين مرد سپاهم دیدم زدی جانا به راهم
دست و پا پيش نگاهم
احسان جاودان
دریافت سبک
آه شد بريده دست تو مثل علمدار
حاجات تو آخر روا شد بر سينه ام تيري رها شد
رأس تو از تن جدا شد
يادگاري برادر
اي عموجان اي عموجان
آه اي عموجان اي عزيز سر بريده
آه خون پاكت بر نگاه من رسيده
اي دلبرم بودي امانت از مجتبي دارم خجالت
برگ و بارت گشته غارت
آه ميوه ي دل از چه در خيمه نماندي
آه جان سپردي در دلم داغي نشاندي
اي آخرين مرد سپاهم دیدم زدی جانا به راهم
دست و پا پيش نگاهم
احسان جاودان
دریافت سبک