سالار زینب یه نگاهی به دلم کن
سالار زینب غمای دلم رو کم کن
چیشد که امسال منو دعوتم نکردی
بیا و بازم منو راهی حرم کن
باشه قبوله که بدم - ولی بازم - آبرو داری کن
کل رفیقام اومدن - برا منم - آقا یه کاری کن ٢
بیا دستمو بگیر
یه نگاه به این فقیر
اصلا هرچی تو بگی به رو چِشَمْ
دل من پر از غمه
دوری از تو سختمه
ببرم حرم شاید درست بِشَمْ ٢
آقام آقام یاحسین ...
چشاتو واکن توو حرم منو دعا کن
یه بار به جا من آقا رو بلند صدا کن
توو قتلگاه یا توی بین الحرمینش
به یاد من باش و یه روضه ای به پا کن
حرم رسیدی یه سلام - بده به نیت ما دلتنگا
حرم رسیدی بگو چندتا رفیقام - جاموندن ای آقا ٢
دلم آروم میشه با
عکس گنبد طلا
که تو میگیری از اونجا واسه من
دیگه طاقت ندارم
سر رو تربت میذارم
از حال و هواش برام حرفی بزن ٢
آقام آقام یاحسین ...