حسن العسکری شهادت زمینه خود سامرات گریه دارهمهدی نظری

نه که روضه هات - خود سامرات - گریه داره
غم توو نگات - بارون چشات - گریه داره
خشکی لبات - لرزش صدات - گریه داره
کاری کرده با بدنت زهر آقا که داره می لرزه دست و پات
داره دونه دونه می ریزه به روی گونه بارون این اشکات
بمیرم که کنار مهدی سینه خستت به خس خس افتاده
داره می بینه پسرت که می لرزه ظرف آب به روی دستات
توی غم و بی قراری
خوبه یه پسر که داری
دم آخری روی پاش
داری سرتو میذاری
مظلوم امام عسکری - مسموم امام عسکری ۲

 

نه که نوکرت - دل مادرت - روضه خونه
بالای سرت - گل مضطرت - روضه خونه
دم آخرت - چشای ترت - روضه خونه
در گلستان سامرا یاد غنچه های خرابه می افتاد
طعم زندان دلیل این شد که یاد زندان کوفه می افتاد
با لب خشک و داغ عطشانش یاد سو سوی اختران می کرد
ظرف آب و صدای دندانش یاد اون چوب خیزران می کرد
چشای ترش می سوزه
داره جیگرش می سوزه
تا که نفسش می گیره
دل پسرش می سوزه
مظلوم امام عسکری - مسموم امام عسکری ۲

 

دم آخره - که می خواد بره - غم نداره
نه توو فکر خلخال دختره - غم نداره
نه توو فکر معجر خواهره - غم نداره
بمیرم واسه اون امامی که نیزه ای روی حنجرش می خورد
دست سنگین زجر و خولی به صورت ناز دخترش می خورد
توی اون مجلسی که با چوب خیزران می زدن رو دندونش
ظاهرا چوب رو لبش اما به قلب مجروح خواهرش می خورد
الهی که خواهر اینجور
برادرش و نبینه
نبینه یکی با چکمه
روی سینه می شینه
مظلوم حسین حسین حسین
غریب حسین حسین حسین

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]