“سربند”
عالیجناب
از ذره کمترم من ای آفتاب
خورشید کربلا بر قلبم بتاب
یابن بوتراب ۲
ای در هوای تو جانم / تا با توام مسلمانم
غیر از تو را نمیخوانم / حسین جانم ۲
جان سینه زن فدای تو
کی رسم به کربلای تو
ای غریب کربلا حسین ۴
ای آسمان
تا میشود در این تاریکی بمان
خورشید اگر که گردد فردا عیان
آه از کوفیان ۲
شام وداع ارباب است / در خیمه دخترش خواب است
فردا رسد رباب اینجا / پی آب است ۲
روضه خوان شده برادری
میرسد صدای مادری
ای غریب کربلا حسین ۴
ای وای من
ای روی نیزه ماه فردای من
ای شاه بی سپاه و تنهای من
ای آقای من ۲
فردا پی تو حیرانم / در قتلگاهت ای جانم
دنبال جسم عریانم / حسین جانم ۲
میزند به جان من شرر
گر ببینمت بدون سر
ای غریب کربلا حسین ۴