“سربند”
عالیجناب
از ذره کمترم من ای آفتاب
خورشید کربلا بر قلبم بتاب
یابن بوتراب ۲
ای در هوای تو جانم / تا با توام مسلمانم
غیر از تو را نمیخوانم / حسین جانم ۲
جان سینه زن فدای تو
کی رسم به کربلای تو
ای غریب کربلا حسین ۴
پیغمبر است
او مرتضاترین پور حيدر است
یک خشم او حریف صد لشکر است
علي اکبر است ۲
پیچیده بانگ تکبیرش / از ضربههای شمشیرش
دشمن شده در این صحرا / زمینگیرش ۲
در سپاه کوفه شد غوغا
از نبرد زادهٔ لیلا
حیدر کرببلا علی ۴
این جان من
خود گو که من چه سازم با این بدن
آوردهام عبا را جای کفن
ای صدپاره تن ۲
جان بر لبم رسد آخر / از خندههای این لشگر
ای وای از این همه پیکر / علی اکبر ۲
دید عدو شکست من علی
ای عصای دست من علی
حیدر کرببلا علی ۴