اجتماعی - سیاسی - - -بدون نغمه تدبیرها کو؟قاسم صرافان

این سفره‌ها خالی‌ست، پس تدبیرها کو؟
فکر جوانترها به جای پیرها کو؟

بر اعتماد مردم این تشکیک، تا کی؟
بین مدیر و کارگر، تفکیک تا کی؟

معدنچیان که سهمی از معدن ندارند
دلخسته، حتی نای نالیدن ندارند

اهل هنر، خانه‌نشینِ بی‌هنرها
زخم سیاست، روی دوش #کوله‌بر ها

بی‌دردها با روی خندان پشت میزند
گویی مترسکهای بی‌جان پشت میزند

بی‌دردهایی که غم مسکن ندارند
انگار اصلا وقت غم خوردن ندارند

تا کودکِ کاری‌ست، حرف از دین اضافی‌ست
این غم برای مرگ هر آزاده کافی ست

تا زاغه‌ها برپاست، از ویلا نگویید
عدل علی این نیست، از مولا نگویید

اشرافیت، معنای آقازادگی نیست
تبعیض و ویژه‌خوارگی، آزادگی نیست

ژن‌های خوب، از آنِ خوبان خدا بود
آنان که دلهاشان از این دنیا رها بود

خدمت ردای قامت عاشق‌ترین‌هاست
اقوام نه، این مسند لایقترین‌هاست

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]