رقیه سادات شهادت زمینه ، زمزمه من الذی ایتمنی یا ابمهران امیری

بیا به داد من برس پدر/ که دخترت شکسته پر شده
شکستم از خزون رفتنت/ عمه ولی شکسته تر شده
ممنونم که از فراز نی/ حالا کنار دختر اومدی
تا که صدا زدم بیا تو هم/ خیلی سریع با سر اومدی
بابا ، دنیا - بعد تو به ما وفا نداشت
بابا ، دشمن - بعد رفتنت حیا نداشت
میزد ، شمر و - ترسی از خدا نداشت
من الذی ایتمنی یا اب
چرا تو خونین دهنی یا اب

 

دروغ میگن باور نمیکنم/ بزم یزیدیا نرفته سر
کی گفته چوب خیزرون زدن/ تشنه ای و زخم لبت پدر
حتما عمو جونم نمیدونه/ رقیه ساکن خرابه هاست
تو اومدی و بوی نون اومد / نمیدونم که بوش از کجاست
بابا ، میگن- اومدی تو از دل تنور
دیدم ، با سنگ - میزدن تو رو از راه دور
افتادی از  - نیزه لحظه عبور
من الذی ایتمنی یا اب
چرا تو خونین دهنی یا اب

 

عمه بگو بیان خرابه مون/ تموم دخترای شهر شام
بگو رقیه گفت همه بیاید/ که اومده به دیدنم بابام
فقط یکم خونیه صورتش/ که میشورم به سختی با گلاب
نمیدونم ولی چرا میاد/ از تشت زر هنوز بوی شراب
بازم ، بابام - پیشمه مث قدیم
عمه ، بابام - گفته دخترم نیستی یتیم
عمه ، بابام - گفته دختر پاشو بریم
من الذی ایتمنی یا اب
چرا تو خونین دهنی یا اب

مرتبط
    نظرات شما
    [کد امنیتی جدید]